سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
[ سهل پسر حنیف أنصارى پس از بازگشت از صفّین در کوفه مرد ، و امام او را از هرکس بیشتر دوست مى‏داشت فرمود : ] اگر کوهى مرا دوست بدارد در هم فرو ریزد [ و معنى آن این است که رنج بر او سخت شود و مصیبتها به سوى او شتاب گیرد . و چنین کار نکنند جز با پاکیزگان نیکوکار و گزیدگان اخیار . و این مانند فرموده اوست که : ] [نهج البلاغه]
 
امروز: جمعه 103 آذر 9

بالاخره اخراجی ها رو دیدم

با گذشت از این مسئله که اصلاً فضای فیلم فضای اون سالها نبود ( بجز برادر اون دختر خانم و اون حاج آقا شریفی نیا ) نمیدونم  هدف آقای ده نمکی از اینکه کلی از جک های مصطلح روزمره کوچه بازار را ( البته با انتخاب آقای قاسم خانی ) بهمراه چند تا شعر ( با انتخاب آقای میر شکاک ) با استفاده از چند تا هنرمند واتقعی تبدیل به یک فیلم کرده بود چیست ؟ آیا ایشان معضلی را حل کرد ؟ آیا نسل امروز را با جنگ آشنا کرد و آشتی داد ؟ اون زمون هم شوخ طبعی تو بچه ها بود ، روحیه شاد بود ، اما این لودگی ها رو ما که ندیدیم ، بخدا اگر این فیلم رو کس دیگه ای می ساخت همین آقا مسعود براش آبرو باقی نمیذاشت ، در ضمن یادم رفت بگم که تا جایی که یادم میاد امثال همین آقا مسعود ( و شاید برادر همون دختر خانم ) همیشه کارشون این بود که بقیه را به بی دینی و صلاحیت نداشتن برای عضویت در بسیج متهم میکردند و قبل عملیات می آمدند مرخصی و تازه وقتی اونها رو با یه چفیه و کلی ریش و لباس نظامی می دیدی و میگفتی اخوی قبول باشی کجای منطقه هستی میگفت اهواز !

بهر حال دلم خنک شد که یک قرون هم به مسعود جون کمک مالی نکردم ، سی دی فیلم رو از کلوپ سر محل خریدم به 1500 تومن ناقابل و دلم خنک شد ، اینو داشته باش آق مسعود .

 


 نوشته شده توسط بنده خدا در دوشنبه 86/1/20 و ساعت 12:7 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم

آبدارخانه
بنده خدا
من بدون توجه به نصایح آدم های منفعت طلب روزگار مبنی بر سکوت و آرامش هستم و نمی خواهم یزیدی باشم

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 0
مجموع بازدیدها: 69862
فهرست موضوعی یادداشت ها
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه